ما هم با شما هم عقیده ایم اما...

بارها تو این سایت در مورد چند همسری صحبت کردیم و اکثرا با نظرات تند کاربرا مخصوصا خانمها مواجه شدیم، بعضی از دوستان فرمودند که ما از مضرات چند همسری بی خبریم و از آمار طلاق و تزلزل خانواده ها که از جانب چند همسری متوجه خانواده ها می شود اطلاعی نداریم.
بعضی از دوستان هم مسئله عواطف زنانه و اینکه خانمها هم مثل مردها دوست دارند یک همسر داشته باشند سخن گفتند.
من همه پاسخ نظرات را یک جا تو همین مطلب می نویسم
در جواب دوستان باید بگم که یقین بدانید هدف ما و شما یکیه و هیچ تفاوتی در هدف ها نداریم یعنی شما دوست دارید امار طلاق در جامعه پایین بیاد ما از شما بیشتر، شما می خواهید خیانت کم بشه ما از شما بیشتر، شما می خواهید عشق در زندگی حکم فرما بشه ما هم همینو می خواهیم ... اما دوستان عزیز با بستن راه چند همسری این امورات محقق خواهد شد؟ ایا فکر نمی کنید که چند همسری همه این مسائل را تضمین می کنه؟ به نظر شما چند در صد از مردها می تونند به صورت رسمی عرفا و شرعا و قانونا با شخصی دیگر ازدواج کنند؟ یا به عبارتی در حال حاضر چند در صد از مردان ایران بیش از یک همسر دارند؟  از طرف دیگر تعداد مردهایی که خیانت کارند و با نامحرمها هر روز زنای کلامی و صد جور ارتباط ناجور دارند چقدره؟؟
جواب کاملا واضحه تنها شاید یکی دو در صد ازمردها چند تا همسر داشته باشند اما آمار خیانت کارهای واقعی را می خواهم شما بفرمایید آیا اونها (همونهایی که بدون عقد رسمی با نامحرمها بگو بخند دارند و حتی معاشقه هم می کنند)هم یکی دو درصد هستند یا نصف بیشتر مردها را شامل می شوند؟؟
پس خانم محترم اگر شوهرت را برای خودت می خواهی باید شب و روز دعا کنی چند همسری به معنای واقعی کلمه اجرا شود چون در اون صورت احتمال اینکه شوهر شما هم جزء اونها باشد فقط دو درصده اما وقتی باب چند همسری را می بندی احتمال اینکه شوهر شما خیانت کار باشد 50 در صد و حتی بیشتر می باشد کدوم عاقلی پنجاه در صد را به دو در صد ترجیح میده؟؟ پس مدافع اصلی ما هستیم نه اونهایی که مخالفند چون اونها با مخالفت خود عملا راههای دیگر را باز می کنند.
اما شما آقا پسری که با عقد مخالفت می کنی ، باید بگم که پسر خوب اگر عقد رسمی باب شود همه می دانند که دختری عقد شده لذا میره با کسی ازدواج می کنه که در شأن خودشه اما اگر عقد رسمی نباشه با هزار نفر دوست میشه و در نهایت هم به عنوان دختر با حیا میاد با شما ازدواج می کنه. و حتی در مورد پسر هم همین طور پسری که ازدواج کرده باید با پسری که مجرده تفاوت داشته باشد اما ما از کجا بفهمیم این اقا واقعا مجرده یا خیر؟

به عبارتی ازدواج و عقد معیاری است که به وسیله آن تجربه جنسی اشخاص سنجیده می شود اما وقتی ازدواج نباشد شما چطور می خواهید بدانید طرف تجربه جنسی داشته یا خیر؟ مثل اینکه یه بار جنسی را با سند بفروشند به کسی و سند به نام وی بخورد تا خریداران بعدی متوجه شوند که جنس قبلا استفاده شده اما یه زمانی شخصی بدون سند جنسی را استفاده می کند و بعد به اسم نو به کسی می فروشد. به نظر شما کدوم خیانته؟

http://moshaver41.ir/post/2544

یک رفتار شناس اجتماعی: آمار زنان مطلقه نسبت به مردان جدا شده دو برابر است!

یک رفتار شناس گفت: روزانه 411 زن پس از طلاق مطلقه می شوند و امار این افراد در کشور در مرز هشدار است
به گزارش مشرق، دکتر مجید ابهری در گفتگو با مهر اظهار داشت:با توجه به افزایش 13 درصدی طلاق و کاهش 1.5 درصدی ازدواج در کشور آمار زنان مطلقه و مردان جدا شده به مرز هشدار رسیده است. در حال حاضر میزان زنان مطلقه نسبت به مردان جدا شده دو برابر است. علت این موضوع از نگاه رفتار شناسان نیز تجدید فراش مردان [با دختران دوشیزه بجای زنان مطلقه] بعد از طلاق است.

وی ادامه داد: در حال حاضر سالانه 70 هزار طلاق در کشور ثبت می شود که براین اساس هر ساعت 17 طلاق در کشور رخ می دهد. این درحالی است که از این میزان 12 هزار طلاق در تهران به ثبت می رسد.

برای دیدن منبع خبر اینجا را کلیک کنید.

شرع یا شاءن؟!

منصوره صامتی

آیا می دانید در ایران تنها حکومت شیعه بر اساس آمار رسمی :

7 میلیون زن مطلقه 

3 میلیون زن بیوه

2 میلیون دختران بالای 35 سال که به تجرد قطعی رسیده اند

وجود دارد

زنهایی بلاتکلیف انسانهایی که به رسم نامردی سازمان ها و نهاد هایی که از الف تا ی مردان در آن  تصمیم گیری می کنند نه تنها حمایت نمی شوند بلکه  در بسیاری از اوقات تیغ برنده ی تهمت و سوء ظن  مرگ انسانیتشان را سبب می شود .

این در حالی است که در آمار غیر رسمی حدود 14 میلیون زن مجرد با شرایط خاص  در نظر گرفته می شود که جمعیت آنان از برخی کشورهای جهان افزونتر است!

یک سوال این تعداد زن مجرددر کجای تاریخ اسلام به نسبت جمعیت مسلمان  وجود داشته اند؟

در شرایط فعلی جامعه که امکان ازدواج برای  مجردان با وضعیت نرمال هم وجود ندارد برخی  بزرگان می فرمایند راه حل شرعی ازدواج است که این مهم به این راحتی قسمت زنان مطلقه نخواهد شد  و همچنان بزرگان می فرمایند برای رهایی از چرخه ی معیوب مشکلات روحی و اخلاقی راه حل شرعی ازدواج موقت است  اما از سویی برخی دیگر بزرگان می فرمایند اگرچه ازدواج موقت در شرع هست ولی در شاءن نیست!

از طرفی برخی بزرگان دیگر همنوع می فرمایند زنان ایرانی بروند خارج با مجردها ازدواج کنند ولی با مردان متاهل هموطن ازدواج نکنند

از طرفی هم برخی زنان در این بلاتکلیفی مسولان و بزرگان  ، تکلیف خود را با دین یکسره می کنند  قید همه چیزرا می زنند و راهی کاسبی در کشورهای همسایه می شوند تا لکه ی ننگی باشند بر پیشانی مردان تنها حکومت شیعه!


نویسنده: منصوره صامتی / کارشناس فرهنگ و رسانه ( http://paradox.blog.ir )

ماجراي ازدواج حضرت علي و حضرت فاطمه از زبان امام رضا عليهم السلام

برای دیدن متن کامل اینجا را کلیک کنید

داستان خواستگاری و ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س)

ضمن تبریک به مناسبت اول ذی الحجه سالروز ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی علیه السلام توجه شما را خواندن داستان این ازدواج جلب می کنم.

برای دیدن متن کامل اینجا را کلیک کنید

کامنت یک دختر: نبود خواستگار باعث خودارضایی ام شده...

من یه دخترم که25 سالمه و هیچ وقت با کسی نبودم ولی خیلی خلاء عاطفی و جنسی دارم از طرفی حاضر ب انجام ازدواج موقت هم نیستم چون سختم بود و غیرتم نذاشت تنمو دست کسی بدم ک موقتی لمسش کنه بعد ک مصرفم کرد دورم بریزه. ولی از خدا ک آشکار و از تو چ پنهون بعضی وقتا اینقد بهم فشار میاد که به خود ارضایی کشیده میشم و بعدش به شدت از خدا وخودم خجالت میکشم اکثر شبا التماس میکنم ک خدا نجاتم بده از تنهایی ک از شرمندگیش بیرون بیام بارها توبه کردم ولی شکستم. اما از این میگم ک من همیشه مراقب رفتارم توی محیط بیرون و دانشگاهو فامیل و... هستم که مردی رو شهوتی نکنم با حرفا و رفتارم و خودمو مسئول میدونم که اگه غلطی میکنم در قبال خودم و خدای خودم مسئولم و دیگری رو به گناه نمیکشونم البته این توجیهی برای کارم نیس و میدونم که خطا کارم و از خدا میخوام نجاتم بده. من یه نفرو دوس دارم ک الان یکساله از دوریش زجر میکشم توی خوابگام دور از خونواده پسره تو دانشگامونه میتونم مثه خیلی از این دخترای جلف راحت باهاش ارتباط برقرار کنم حالا ن ارتباط خیلی زیاد حداقل در حد درسو... ولی وجدان و غیرتم اجازه نمیده که حتی در مورد کارای درسی هم باهاش حرف بزنم فقط دعا میکنم ویه حسی بهم میگه خدا میشنوه و جوابمو روزی بهم میده من منتظر پیشنهاد ازدواج اون پسرم. تازه من اون پسرو ملاحظه کردم خیلی سنگینه برا همینم میخوامش ولی وضع مالی خوبی نداره سربازی هم نرفته ولی من خودم کمکش میکنم با هم کار کنیم وتوقعی هم ازش ندارم فقط بهم خیانت نکنه همه جوره پشتش وایمیسم

http://www.jonbeshnet.ir/news/16769#

درخواست جالب یک دختر 34 ساله

با عرض سلام دختري 34 ساله هستم كه تا كنون فرصت ازدواج نيافته ام. تمام مطالب اين مقاله وتعدد زوجات با رضايت همسر اول مرد را نيز قبول دارم. حتي خواستگار متاهل نيز داشته ام اما خانواده ام و بخصوص پدرم بشدت مخالف اين نوع ازدواج است چون معتقد است كه حيثيت خانوادگيمان به باد ميرود وزن دوم جايگاهي در جامعه ندارد و انگشت نماي خاص و عام ميشود و تا آخر عمر بايد به مردم جواب پس بدهد كه چرا زندگي ديگران را خراب كرده... تكليف من چيست؟ از طرفي نياز به ازدواج دارم و مثل هر زن ديگري دلم ميخواهد مادر شدن را تجربه كنم چون ديگر سنم بحد كافي بالا رفته و امكان ازدواج با مرد مجرد را ندارم و از طرفي دختر باكره هستم و شرط رضايت پدر براي ازدواجم لازم است حتي نميتوانم صيغه كنم. چگونه ميتوانم از اين برزخ رهايي يابم؟ لطفا مرا راهنمايي كنيد.
باتشكر
http://www.jonbeshnet.ir/news/16769#

ازدواج زنان غربی با حیوانات +تصاویر

http://iranantifeminism.blogfa.com/post/251

مگر خدا نگفته بخوانید مرا اجابت کنم شما را؟

سلام
لطفا هم مسئولین سایت جوابم را بدهند و هم اینکه می خواهم نظر بچه هارا بدانم البته با رعایت احترام به نظرات همدیگر.
من دختری هستم که روحا" و جسما" نیاز به ازدواج دارم و بااینکه موقعیت های زیادی برای دوستی داشتم ولی هیچ وقت پایم را کج نگذاشتم و خطا نکردم ، چون دلم میخواهد که تمام محبت و احساسم را به پای شوهرم بریزم،دوست ندارم دست خورده بشم و هرکی از راه رسید یک ناخونک به من بزند و کیفش را بکند و برود من تمام شرایط ایده آل ازدواج را دارم (خانواده خوب و تحصیل کرده،سطح اجتماعی و فرهنگی مناسب ، وضعیت مالی خوب ، قیافه و ظاهر و تیپ مناسب و ...) این چیزایی را که گفتم اصلا اغراق نیست و نظر اطرافیان هم همین می باشد،مگر خدا نگفته بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را ؟ من الان مدت طولانی است که از خدا خواستم یک همسر خوب و پاک نصیبم کند ، از خداخواستم همان طور که من به لطف خودش توانستم نجابتم را حفظ کنم خدا هم کسی را برایم انتخاب کند که بتوانیم مایه آرامش هم باشیم ،بتوانیم باعث پیشرفت همدیگر بشویم ، بتوانیم فرزندان صالحی را تربیت کنیم و ... هر چه که خود خدا صلاح میداند و انتخاب را به خودش واگذار کردم چون میدانم بهترین ها را به من میدهد فقط از خدا خواستم کسی را به من بدهد که جنبه پذیرش شرایطش را داشته باشم.
حالا سوال من این است: چرا خدا جوابم را نمیدهد؟؟؟ از خدا طلبکار نیستم  ولی دوست دارم درمقابل رفتار درست و پاکم خدا هم لطف کند و حداقل جواب این همه دعا و خواهش و نذر و نیازم را بدهدلطفا پاسخم این نباشد که تو مجالس زنانه برو و آراسته باش و... چون من آدم اجتماعی هستم و بین اقوام و دوستانم هم به دختری معروفم که درعین باحجابی همیشه حتی در خانه تمیز و شیک و خوش تیپ هستم با اینکه وضعیت مالی پدرم خوب است و همیشه در ناز و نعمت بودم ولی اصلا برایم مهم نیست که طرفم پولدار نباشد همین که بتواند یک زندگی عادی را بچرخاند کافی است و نان حلال دربیاورد،همین که باایمان و خوش اخلاق باشد، همین که دوستم داشته باشد و محبتش را به من ابراز کندکافی است آن وقت من هم با همه چیزش می سازم و تمام عشق و علاقمو به پایش می ریزم شما بگویید اینها توقع زیادی هست؟

نظرات بچه هاراکه میخوانم گیج می شوم ؛ آخه همه شان می گویند دختری که پاک و بانجابت باشد خدا یکی مثل خودش را به وی میدهد،اگر انتخابت را به خدا واگذارکنی بهترین ها را برایت میدهد و... پس چرا این حرفها راجع به من صدق نمیکند؟ پس چرا هیچ خبری نمی شود؟
بعضی وقت ها به خودم میگویم نکند واقعا خدا اصلا با من کاری ندارد ، باور کنید خسته شدم آنقدر دعای بی فایده کردم( هر دعایی که مربوط به ازدواج باشد را خواندم و با شرایطش انجام دادم) من اصلا نمی توانم این را درک کنم که می گویند چون خدا دوستت دارد می خواهد بیشتر صدایش بزنی ! مگرخدا راضی به اذیت من است ؟ من واقعا دارم اذیت می شوم و تحت فشارم و نیاز به یک همدم دارم چرا خدا وقتی نیازش را در وجودم گذاشته ولی راه پاسخش را از من دریغ کرده؟ من که نمی توانم راه بیفتم بروم خواستگاری ، کسی را هم مدنظر ندارم که مثلا واسطه بفرستم ، خانواده و اقوام مان هم اینطور نیستن که معرفی کنند و واسطه شوند ، بعضی وقت ها می گویم خوش به حال پسرها که می توانند انتخاب کنند حالا تکلیف من چیه؟لطفا کمکم کنید ؛ این روزها خیلی درگیری ذهنی باخودم دارم و می ترسم به یک چیزایی شک کنم ، می ترسم دیگر نتوانم خودم را حفظ کنم ، خییییلی میترسم.

http://www.jonbeshnet.ir/news/15488

دلیل ازدواج نکردن حضرت معصومه(س)

همواره این سؤال برای بسیاری مطرح می شود که چرا دختران امام کاظم(ع) بر خلاف تأکید پیامبر(ص) ازدواج نکردند، اما باید گفت که این مسئله دلایل مختلفی دارد. یعقوبی که از مورخین شیعه است درباره علت ازدواج نکردن دختران امام موسی کاظم(ع) می نویسد: حضرت امام موسی کاظم(ع) وصیت فرمود که دخترانش ازدواج نکنند، ولذا هیچیک از آنان ازدواج نکردند، به جز(ام سلمه)که هم ازدواج واقعی نبود، بلکه وی از مصر عازم حج بود برای اینکه در این سفر محرمی داشته باشد با پسر عمویش قاسم بن محمد بن جعفرالصادق(ع) عقد محرمیت جاری کرد.

در پاسخ به این گفته یعقوبی باید گفت که اولا: گفته یعقوبی بی اساس و مخالف با سنت اهل بیت(ع) است، زیرا امکان ندارد ائمه(ع) مخالف سیره جدشان رسول الله(ص) عمل نماید، زیرا که روایات زیادی از ناحیه مقدسه رسول الله(ص) بدست ما رسیده که همه حاکی از اهمیت این امر مستحبی دارد تا جائی که حضرت ختمی مرتبت می فرماید(فلیس منی) یعنی اگر کسی ازدوج ننماید از من نیست. آیا معقول است امامی که ما قائل به معصومیتش می باشیم این وصیت را در حق فرزندانش نماید، پس باید گفت که نظریه یعقوبی خالی از واقعیت و غیرمستند است.

ثانیا: متن وصیتنامه حضرت امام موسی کاظم(ع) در طول قرنها و سالها از حوادث باقی مانده و در کتب تاریخی موجود است که مرحوم کلینی تمام وصیت آن حضرت را در کتاب شریف کافی نقل می نماید که نوشته؛ حضرت امام موسی کاظم(ع) در این وصیتنامه پس از آنکه همه فرزندانش را به تبعیت از امام رضا(ع) فرمان داد، در مورد فرزندانش فرموده: "وان اراد رجل منهم ان یزرج اخته فلیس له ان یزوجهاالا باذنه وامره، فانه اعرف بمناکح قومه". "هرکدام از آنها اگر بخواهد خواهرش را تزویج دهد، بدون اجازه‌ و فرمان امام رضا(ع)چنین حقی را ندارند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج از همه آنها آگاهتر است".

در جای دیگر از همین وصیتنامه می فرماید: "ولا یزوج بناتی احد من اخوتهن من امهاتهن ولا سلطان ولا عم الا برأیه ومشورته، فان فعلوا ذلک فقد خالفوا الله ورسوله وجاهدوه فی ملکه، وهو اعرف بمناکح قومه، فان اراد ان یزوج زوج، وان اراد ان یترک ترک". "هیچ یک از دخترانم را نباید برداران مادری و سلاطین و یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت حضرت رضا(ع) اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول خدا مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند، زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاهتر است، پس هرکس را او تزویج دهد اطاعت کند و هرکسی را او تزویج نکند فرمان برد"

باید متذکر شد که در این وصیتنامه حضرت بیشتر خواستند، به فرزندان خود اعلام کند که حجت خدا بعد از وی حضرت رضا(ع) است و باید در هر موردی من جمله مسئله ازدواج از آن حضرت اطاعت و اجازه بگیرند. بنابر بیان فوق باز فرمایش یعقوبی رد می شود و بی اساس بودن قول او را می توان پی برد و لذا صاحب کتاب(حیاه الامام موسی بن جعفر) صریحا مجعول بودن نقل یعقوبی را علان نموده است.

نظریه دوم که در مورد عدم ازدواج دختران حضرت موسی بن جعفر(ع) داده اند این است که گفته اند چون برای آن مخدرات هم کفو پیدا نمی شد لذا ازدواج ننمودند. در رد این نظریه فوق دو جواب ذکر شده است؛ اولا: "سیره ائمه اطهار(ع) این نبود که دختران خود را به جهت پیدا نشدن(کفو) در خانه نگه بدارند و مانع از ازدواج آنها شوند، بلکه آنها عملا‌ و قولا مومن و مؤمنه را کفو یکدیگر می دانستند و امر می فرمودند که اگر دین و تقوای کسی را پسندید دختران خود را به همسری او درآورید.

ثانیا: در عصر امام کاظم(ع) جوانان شایسته ای از اولاد امام حسن مجتبی(ع) و از تبار حضرت سیدالشهداء(ع) بودند که می توانستند کفو دختران آن حضرت باشند. لذا احتمالا نظر سوم درست می باشد و آن خفقان شدید هارونی است. اختناق در عصر هارون الرشید به جائی رسیده بود که کسی جرأت نداشت به در خانه‌ امام کاظم(ع) آمد و شد کند، کجا رسد به اینکه آرزوی دامادی آن حضرت را در سر بپروراند.

اما پاسخ دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه اولا: فاطمه کبری حضرت معصومه(ع) در سال 173 هـ .ق بدنیا آمده و نظر به اینکه این بانو به اجماع مورخین بزرگترین دختران حضرت امام موسی کاظم(ع) بوده و همچنین آن حضرت هم در سال 201هـ .ق به شهادت رسید باید گفت که ایشان در زمان شهادت امام کاظم (ع) 10 سال بیشتر نداشت و تازه بحد بلوغ رسیده بود چه رسد که مابقی دختران آن حضرت که از فاطمه معصومه(ع) کوچکتر بودند.

ثانیا: چون مورخین عنایت کافی در تاریخ تولد و وفات و ازدواج اولاد ائمه(ع) و بعضا خود ائمه(ع) نداشتند ممکن است که آن مخدرات با تمام آن مسائل و مصائب و مشکلاتی که مطرح گردید، ازدواج نموده و این سنت شایسته جدشان را پیروی کرده باشند مضافا براینکه(عدم الوجدان لا یدل علی عدم الموجود) چون مورخین مسئله ازدواج اولاد ائمه(ع) را ذکر نکرده و یا در کتب تاریخی موجود نیست دلیل بر ازدواج نکردن آن مخدرات نمی توان باشد گرچه در مورد شخص حضرت معصومه(ع) همان دلائل فوق مبنی بر عدم ازدواجش کافی است.

منبع:مشرق نیوز