پاسخ به یک سئوال
آیا فرهنگ ایرانی ها ضد تعدد زوجات است؟+سند
می گویند برای اینکه فرهنگ ملتی تغییر یابد دوکار باید صورت بگیرد اول اینکه تاریخ را انکار و پنهان کنند و در مرحله بعدی برای وارونه کردن یک موضوع تاریخی دروغ های بسیار بزرگ بگویند حکایت ما با فمنیستهای وطنی در مورد چند همسری هم در همین است سالهاست فمنیستها تلاش کرده اند تا وانمود کنند فرهنگ ایرانی ها با تعدد زوجات بیگانه است و درست است که ایرانی ها اسلام را پذیرفته اند اما چند همسری در اسلام با روح ایرانی ها سازگاری ندارد! این در حالی است با نیم نگاهی به تاریخ کشورمان درمی یابیم مردم این مرز و بوم نه تنها با این موضوع هیچ مشکلی نداشته اند بلکه تعدد زوجات جزو رویه عادی و روز مره زندگی آنان بوده است سالها با این فرهنگ زندگی کرده و با آن مانوس بوده اند چه بسیار بانوهایی که با پا گذاشتن به خانه شوهر خود در انتظار هووی خود لحظه شماری می کردند و چه بسیار زنان با سلیقه ای که با پیش قدم شدن خود آستین بالا زده و همسر بعدی را برای شوهرانشان پیشنهاد می دادند. علت نشاط و سرزندگی مردها و زنهای این کشور در طول تاریخ نیز درهمین بوده است. مرد باغیرت و خانواده دوست ایرانی تمام تلاش و همت خود را برای راضی نگه داشتن همسرانش بکار میگرفت و سیاست و تدبیر و مدیریت قوی خود را به رخ می کشید. مرد ایرانی دیگر برای تامین نیاز جنسی خود احتیاج به پنهان کاری و خزیدن به پستوها نداشت مرد ایرانی احتیاجی به کشاندن دختران و زنان معصوم به سمت فحشاء و گناه نداشت چون خود به تمام معنی تامین بود و احساس رضایت می کرد.
زنان و دختران این مرز و بوم نیز سالم و پرنشاط و به تعبیر دقیق تر “زن زندگی” بودند. بانوان ایرانی برای بدست آوردن دل شوهر خود و جلب توجه بیشتر او دست به رقابت مثبت و سالم می زدند و دیگر کسالت و تنبلی و یکنواختی زندگی برای آنان معنی نداشت ، چه بسیار هووهایی که در کنار همدیگر تجربه یک زندگی موفقی را سپری کردند گاه می شد که بین هووها همانند دو دوست صمیمی کدورتی اتفاق می افتاد که با میانجیگری سایر هووها وبا مدیریت مرد خانه قهرها با متلک پرانی و خنده وشادی منجر به آشتی شده و این قهر و آشتی ها تبدیل به خاطرات شیرین زندگی می شد. درخانواده های ایرانی دیگر هیچ زن ودختری دغدغه پیدا نکردن شوهر نداشت ونگران ترشیدگی نبود. طلاق اگر چه در طول تاریخ (برعکس روزگار ما) در زندگی های زناشوئی ایرانیان کم اتفاق می افتاد اما همین “کم” هم بلافاصله بعد از تمام شدن عده طلاق از میان می رفت وخواستگاری یک مرد ایرانی صاحب همسر از بانوی مطلقه اتفاق تازه ای در زندگی ایرانیان نبود دیگر زنان شوهر مرده نگران تامین معاش و دربدری و نگران یتیمان و بی پدری فرزندانشان نبودند چرا که مرد باهمت وباغیرت ایرانی با پا پیش گذاشتن خلاء وجود پدر خانواده را شجاعانه پر می کرد.
با تاسف باید گفت در دو دهه اخیر یک سازماندهی وسیع و منسجمی برای تحریف تاریخ این مرز و بوم شکل گرفته است تبلیغات لجام گسیخته و دروغین علیه چند همسری چاشنی تمام سریال ها و فیلم های سینمائی شده است واژه خیانت برای اولین بار در تاریخ ایران معادل تعدد زوجات بکار برده می شود هزاران سایت و وبلاگ برای تغییر نگرش و فرهنگ مردم راه اندازی شده است نشریات زرد به همراه رسانه ملی دست به پوشش گسترده مشاوره های غیر دینی وغیرعلمی علیه چند همسری زده اند برای جلوگیری از وقوع تعدد زوجات شاهد وضع قوانین بازدارنده در مجامع قانون گذاری هستیم اما در این میان تنها چیزی که در این هیاهو گم شده وجود حیات جنسی و عاطفی میلیونها زن بیوه و شوهر مرده و یا مطلقه ای است که به خاطر بغض عده ای فمنیسم از خدا بی خبر دیده نمی شوند و باید روزگار خود را در آرزوی رسیدن دوباره به جنس مخالف به پیری سپری کنند
آیا زنان روزگار ما برای همیشه تن به عزوبت و رهبانیت خواهند سپرد؟
علی تمام زاده
