با سلام.
هر چند امیدی ندارم نظرمو بزارین اما من میگم.
اگه یه نگاه کوچولو به آمار کشور بندازین خواهین دید که تعداد مردان کشور ما حدودا ۶۰۰هزارتا از زنان بیشتر است.و اگر بازهم دقیقتر نگاه کنین خواهین دید که ۶۰درصد مردان کشور دارای زن هستن و این در حالیست که ۶۱ درصد زنان کشور دارای شوهرهستن.یعنی یک درصد هوو هستن.خب جمع این آمار میشه ۶۰۰۰۰۰+۷۵۰۰۰۰=۱۳۵۰۰۰۰ کمبود زن در کشو در شرایط فعلی
اما آیا واقعا همینقدر کمبود داریم؟خیر. بلکه آمار خیلی بیشتر هست.زنان بیشتر از مردان عمر میکنن همین مسئله باعث شده که زنان سالمند کشور بیشتر از مردان سالمند کشور باشد و این دقیقا بدان معناست که در سنین مثلا پایین ۶۰ سال کمبود زن خیلی بیشتر از این مقدار است چون هیچ گاه یک پسر ۲۰ساله با یک زن ۷۰ ساله ازدواج نمیکنه بنابراین اگه ما ۱۰ میلیون هم زن سالمند داشته باشیم عملا کمکی به جوانان نمیکنه.اما اینکه میگن تعداد دختران بیشتر هست و اگر همه پسرها و دخترها الان ازدواج کنن کلی دختر روی دست خانواده ها میمونه از کجا سرچشمه میگیره؟واقعیت اینجاست که در ایران پسرها با دخترهایی ازدواج میکنن که حداقل چندسالی از آنها کوچکترن.به طور میانگین حدودا نزدیک به چهار سال.در اوایل انقلاب عده ای تحت شرایط محیطی که ایجاد شده بود شعار افزایش موالید رو دادن این امر باعث شد پسرانی که در سالهای قبل از انقلاب به دنیا امده بودن از دخترهای بعد انتقلاب کمتر باشند و ازآنجایی که پسران هم دوره ان دخترها ترجیح میدان با دختر های کم سنتراز خودشان ازدواج کنن حدودا یک میلیون دختر بی شوهر ماندن که عموما مربوط به متولیدن اوخر دهه ۵۰ و اوایل دهه ۶۰ هست.اما خدا رو شکر با رفتن جامعه به سمت هم سن گزینی و بالا امدن سن ازدواج دختران این مسئله تا حدی حل شد البته نه به صورت صد در صد.اما یه دلیل دیگر برای اینکه تعداد دختران همیشه بیشتر از تعداد پسران تصور میشه این هست بگذارید این بخش را از زبان یکی از کارشناسان ایرانی بشنویم:
شروع:
آیا این باور رایج درست است که ما الان با کمبود پسر مواجه‌ایم؟
نخیر.
عده‌ای معتقدند چون دختران ما ازدواج نمی‌کنند در یک مقطع سنی با کمبود پسر مواجه شده‌ایم.

باید پرسش‌تان را این‌طور مطرح کنید. ما به طور کلی اگر از نظر جنسی در تمام سرشماری‌ها نگاه کنیم تعداد مردان سرشماری شده بیش از زنان سرشماری شده است. حالا اگر بگوییم کم شماری وجود دارد نمی‌تواند آنقدر باشد. اگر تمام سر شماری‌ها را نگاه کنید مثلا در همین سرشماری اخیر که ۷۰ میلیون جمعیت شمارش شده است ۳۴ میلیون و خرده‌ای زن است و ۳۵ میلیون و خرده‌ای مرد، بنابر این در تمام مقاطع مرد‌ها از زنان بیشترند. حتی در بدو تولد نیز مردان از زنان بیشترند، ولی این شبهه وجود دارد که وقتی ما تعداد دختران در معرض ازدواج را با تعداد پسران ازدواج نکرده و در معرض ازدواج مقایسه می‌کنیم می‌بینیم دختران بیشترند چرا؟ برای این‌که دختران در معرض ازدواج را مثلا از ۱۵ سال به بالا می‌گیریم، ولی پسران در معرض ازدواج را۲۰ سال به بالا. این به خاطر چنین تفاوتی است یعنی به علت این‌که قاعده هرم وسیع است قطعا جمعیتی که در گروه سنی ۱۵ تا ۲۰ سال قرار دارد بیشتر است تا جمعیتی که در گروه سنی ۳۵ تا ۴۰ سال قرار دارد.

پس اگر سن در معرض ازدواج قرار گرفتن دختران را هم ۲۰ سال در نظر بگیریم مشکل حل می‌شود؟
بله. اصلا دختران کمتر هم می‌شوند.
پس چرا این کار را نمی‌کنیم تا آنقدر تشویش و اضطراب میان مردم نباشد؟
این کار خود به خود دارد تحقق پیدا می‌کند، یعنی با افزایش سن ازدواج دختران که خود خواسته هم است یعنی دختران ما سعی می‌کنند تحصیل کنند پس خود به خود سن ازدواجشان بالا می‌رود، ولی سن ازدواج مردان در تمام سال‌هایی که ما سرشماری کرده ایم میانگین آن ۲۶ سال است یعنی نرم جامعه ما در مورد مردان عوض نشده ولی در مورد دختران سن ازدواج در حال بالا رفتن است. اوایل سال ۱۳۵۵ و قبل از انقلاب میانگین سن ازدواج دختران ما ۵/۱۹ سال بود در صورتی که الان ۵/ ۲۳ شده است یعنی ۴ سال اضافه شده است.

پس ما می‌توانیم پیش بینی کنیم که در سال‌های آینده با بحران دختران مجرد روبه‌رو خواهیم شد؟

البته ما نمی‌خواهیم اسم آن را بحران بگذاریم. در دهه آینده چون قاعده هرم سنی ما جمع می‌شود و موالی کم شده است اگر همین محاسبه را ۱۰ سال دیگر بکنیم در نتیجه دختران کمتری با پسران بیشتری می‌توانند ازدواج کنند. یعنی در دهه آینده تعداد پسران ما بیش از دختران خواهد بود؛ ولی خب یک مساله‌ای که وجود دارد نرم جامعه است. در جامعه ما همواره گفته می‌شود سن خانم‌ها باید کمتر از آقایان باشد و هنوز سن مساوی یا بیشتر را قبول ندارند. در نتیجه ممکن است یک تعداد از دخترانی که خودشان به دلایلی ازدواج نکرده‌اند، مجرد باقی بمانند
پایان.
خب همانطور که میبینید پیش بینی هم شده که در دهه ۹۰ کمبود دختر هم خواهیم داشت حال تصور کنین یه مردی زنشو طلاق بده و بیاد دختر جوانی رو بگیره اونوقته که میشه قوز بالا قوز.همینطوری که دختر کم داریم اونا هم بیان توی درخواست دختران جوان که مشکل بیشتر میشه.پس عقلانی نیست که ما هم با تبلیق به این مسئله دامن بزنیم
متن کامل این مصاحبه رو اینجا بخونین:
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100903805505
.چون دائما رشد جمعیت کشور ما رو به کاهش بود بعد ازمدتی به جایی رسیدیم که تعداددختران متولد شده کمتر از پسران متولده شده دور قبل بوده به همین دلیل هست که ازالان برخی از کارشناسان میگن ما در سالهای ۹۶-۹۷به بعد با کمبود دخترمواجه خواهیم بود.نیازنیست این سخن رو کسی تایید کنه چون واقعا واضحه مثلا وقتی پسران متولد سال ۷۰ با دختران متولد سال ۷۴ ازدواج کنن و وقتی تعداد دختران سال ۷۴ کمتر ازتعدادپسران سال ۷۰ باشه خب معلومه که تعدادی پسر بی زن میمونه
این لینکودانلود کنین و بخونین تا بیشتر متوجه بشین.اگه حوصله ندارین همشو بخونین فقط صفحه اخر رو که بخش نتیجه گیری هست بخونین کاملا توضیح داده به طور خلاصه
http://www.amar.org.ir/Portals/7/hamayesh-tahlil/6.pdf
.اما سوال من ازمسئولین این سایت اینه.در شرایط فعلی که ما برای هر مرد ایرانی کمتر ازیک زن داریم( آن هم در صورتی که بخواهیم زنانسالمند رو هم وارد ازدواج کنیم وگرنه وضع بدتر میشه) ایا این عقلانیست که برای تعدد زوجات تبلیغ کنیم؟ایا عقلانی تر اینه که تبلیق کنیم که با زنان مطلقه ازدواج صورت بگیره و هم سن گزینی یااینکه بیام زنان مطلقه رو به نام دین از دور ازدواج خارج کنیم و به امار کبود زن در کشور بیشتر دامن بزنیم؟من منکر تعدد زوجات یاازدواج موقت نیستم اما هرچیزی جای خود داره.کدام عقل سالمی در شرایط کمبود زنی که الان داریم و در سالهای آینده بدتر میشه میاد تعدد زوجات رو مطرح میکنه؟
پیامبر اسلام ۱۴۰۰سال پیش به ما گفت هنگام آمیزش با زنانتان عشق بازی کنین با آنها
تحلیل این توصیه پیامبر:زنان ومردان در مقابل ارضا نشدن جنسی دو واکنش متفاوت دارن.زن از امیزش زده میشه و به اصطلاح دچار سرد مزاجی میشه اما مرد تشنه تر میشه.حال مرد ایرانی میاد وبدون رعایت حقوق جنسی همسر با وی آمیزش میکنه وچون خودش در حدود یک دقیقه ارضا میشه کار رو تمام میکنه و میره و زن رو رها میکنه(زنها معمولا حداقل ۷ دقیقه طول میکشه که ارضا بشن) نتیجه این رها شدن سرد مزاج شدن زنان به امیزش هست.حال مرد ایرانی میاد به بهانه سرد مزاجی همسر زن دوم میگیره یا میره ازدواج موقت میکنه( به گفته اکثر مقالاتی که خوندم زنانی که ازدواج موقت میکردن عامل اصلی گرایش مردان به این سمت رو سرد مزاجی زنان آن مردان ابراز داشتن).حال به نظر شما کار درست کدومه؟مرد حقوق جنسی همسرش رو رعایت کنه تا اون زن سرد مزاج نشه؟ یا بره ازدواج دوم بکنه؟چه شده که شماها عشق بازی رو که دستور پیامبر خداست رو رعایت نمیکنین و ازدواج موقت و ازدواج دوم رو اجرا میکنین؟ایا شما اسلام رو اجرا میکنین؟توی قیامت جوابش رو از پیامبر و خدا خواهید گرفت

اما در اخر یک حرفی دارم با مسئول این سایت.حالا که ایران در بهترین شرایط حتی اگه پسران راضی به ازدواج با زنان سالمند بشن باز هم ۶۰۰هزارتا زن کم داریم شما میان تبلیغ میکنین که یک زن با دومرد ازدواج کنه تا مشکل حل بشه؟ایا این مواردی رو که در مورد دخترها گفتی حاضری در مورد پسرها هم بگی؟اگه الان قبول نکنی که یه زن با دومرد ازدواج کنه پس باید بگیم شما به فکر دخترها نیستین بلکه فقط به فکر به کرسی نشاندن نظر خودتی.چرا که الان که شرایط برعکس شده اگه شما به فکر مردم و نیازهایشنا هستی همانطوری که یک روزی بخاطر زن دوم زدین توی سر زن اول و گفتین باید شوهرت رو با یکی شریک بشی الانم باید بزنی توی سر شوهر اول و بهش بگی باید زنتو با یکی شریک بشی تا مشکل اون عده از پسرهایی که زن ندارن حل بشه
منابع:
سایت امار ایران
در این سایت در مورد مشکل دختران دهه ۶۰ توضیح داده حتما سر بزنین
http://tanzimekhanevadeh.com/index.php/1389-02-26-16-06-23/792–۶۰-.html
و دو تا سایتی که توی متن قرار دادم.البته اونا برای نمونه بود.اگه توی اینترنت جستجو کنین سایتهای معتبرتر و کاملتری میان.اخه الان یک بامداده دارم مینویسم حال ندارم بگردم تو نت .خودتون زحمتشو بکشین.من قبلا خیلی در این مورد تحقیق کردم.اینم نتیجه بخشی از تحقیقمه.چون تحقیقم برای اطلاع شخصی خودم بود آدرس منابع رو ذخیره نکردم بخاطر همین الان نمیتونم همه منابعم رو معرفی کنم
فقط خواستم بگم توی ایران خیلیا اسلام و حکم خدا رو اونطوری که دوست دارن تحلیل و اجرا میکنن و یک نمونه رو هم براتون مثال زدم در بالا.موفق باشید و عاقل

 

جواب مدیر سایت تعدد زوجات

در رابطه با دیدگاهتان چندنکته به ذهن این حقیر می رسد که برای تبادل افکار آن را مطرح می کنم:
۱- تعدد زوجات مردان مشروط به ازدیاد جمعیت بانوان نیست که بر سر موضوع فزونی زنان بحث و جدل کنیم در قرآن هم چندهمسری مردان مشروط به عدالت اقتصادی شده نه فزونی آمار زنان. حتی در دین اسلام چیزی به نام دارا بودن شرایط اقتصادی نداریم که فقراء تک همسر باشند و اغنیاء چندهمسر! همانگونه که در ازدواج اول همینگونه است اما موضوع فراوانی جمعیت بانوان اگر ثابت شود از آن جهت اهمیت دارد که در این صورت تعدد زوجات واجب کفائی می شود و حکومت اسلامی موظف است به خاطر حل مشکل بوجود آمده و دفع مفاسد اجتماعی آنرا (ولو موقتا)ترویج و احیاء نماید اما در شرایط عادی یک عمل استحبابی است.
۲- حال اگر گفته شما ثابت شود که آمار زنان کمتر از مردان است آیا باید در این صورت تعدد زوجات به خاطر فزونی آمار مردان مجرد ممنوع شود؟ باز جواب منفی است! چرا؟ چون صورت مسئله اشتباه است و بهتر است بگوئیم مغالطه ای پنهان در اینجا وجود دارد و آن اینکه ما می خواهیم با ذکر آمار فزونی مردان نسبت به زنان بر مشکل تجرد قطعی میلیونها زن مطلقه و بیوه و دختران سن بالا سرپوش بگذاریم! چرا چنین است؟ چون شما آمار مردان مجردی را نام می برید که بخشی از آن به علل مختلف(که در جای خود قابل طرح و بحث است)انگیزه ای برای پذیرش مسئولیت ازدواج ندارند در واقع این مردان هستند که انتخاب گرند و زنان جز انتظار چیزی آیدشان نمی شود!
واقعیت این است که شما آمار همه مردان را بطور کلی محاسبه می کنید در حالی که باید آمار مردانی که ازدواج را فعلا به مصلحت دنیوی خود نمی بینند و راه دیگری برای ارضاء جنسی خود انتخاب کرده اند را «کالم یکن» فرض کنید وجود و عدم وجود این مردان در موضوع ازدواج یکسان است و قابل محاسبه نیست.
۳- اما براستی آمار دختران برابر یا بیشتر از پسران است؟ اگر منظور از آمار تعداد زاد و ولد باشد جواب این سئوال مثبت است اما اگر منظور تعداد آمار پسران و دختران آماده ازدواج باشد جواب منفی است. همانگونه که شما نیز اشاره داشتید. لطفا برای مطالعه بیشتر   اینجا  را کلیک کنید.

سئوال بعدی این است که آیا مشکل پیش آماده در زیاد بودن دختران نسبت به پسران به علت زاد و ولد و افزایش موالید در اوایل انقلاب (به دلیل شرایط محیطی ناشی از جنگ و لزوم تکثیر نسل برای دفاع از کشور) بوده (همانطور که در لینک ارائه شده خانم کاظمی پورهم اشاره داشته اند)؟ جواب این سئوال با کمی اغماض مثبت است. سئوال دیگر این است حال که این مشکل برطرف شده و به گفته شما آن یک میلیون دختر مازاد پیر دخترهای(بخوانید پیر زن های) دهه پنجاه هستند نه دوشیزگان امروزی ، دیگر در این مورد به دلیل همسان گزینی و بالا رفتن سن ازدواج دختران هیچ مشکلی وجود ندارد و تعداد دختران و پسران آماده ازدواج (با کسر آن یک میلیون پیرزن) مساوی است و دختران ما نگران بی شوهری خود نباشند؟ جواب اینبار منفی است! چرا؟ چون دلیلی که خانم کاظمی پور در مصاحبه خود بیان کرده اند «تنها» علت افزایش جمعیت دختران نبوده بلکه یکی از دلایل متعدد ومختلف این افزایش بوده است و ما در اینجا تنها به یکی دو نمونه از این دلایل اشاره می کنیم:
الف: همانگونه که در بالا متذکر شدیم خیلی از مردان دنبال ازدواج دائم نمی روند و یا اینکه خیلی دیر اقدام می کنند (که در برآیند موضوع تفاوت چندانی باهم ندارند) و نتیجه اینکه توازن بین دختران و پسران آماده ازدواج بهم می خورد اما جالب تر اینکه خانم کاظمی پوربرای اینکه در جامعه التهاب ایجاد نشود و موجب ناامیدی پیر دختران نگردد ترجیح داده اند با زیرکی از کنار این فاکتور عبور کرده و آن را بیان نکنند چه اینکه نگرانی مسئولین آماری کشور بر این است که نکند با ذکر آمار ازدیاد زنان برمردان دختران جامعه را بیش از حد افسرده کنند در حالی که صداقت در بیان واقعیات تلخ اجتماعی شیرین تر از پنهان کاری و دروغ های به ظاهر قشنگی ایست که موجب امید کاذب و در نتیجه وسیله هلاکت یک اجتماع می شود. اما جالب تر این است که بدانید به چه دلیل مردان و مجردان جامعه از ازدواج گریزانند؟ جواب قابل تامل است مردان به دلایل فطری و روحی تنوع طلب هستند و در دوران تجرد به دلیل دسترسی آسان به جنس مخالف در جامعه امروزی چه از طرق دوست یابی و چه از طریق فواحش و روسپی ها و چه از راه حلال وچه از راه حرام امیال جنسی خود را برطرف می کنند در حالی که اگر تن به ازدواج دهند به دلیل مخالفت قوانین کشور،عرف ومشهورات زمانه با موضوع تجدید فراش ، محدود به یک همسرمی شوند پس تنها راه برآورده کردن خواهش فطری خود را در تجرد جستجو می کنند در حقیقت خود مخالفان چندهمسری یکی از علت های مهم عدم توازن جمعیت دختر و پسر در اجتماع هستند!
ب: دومین دلیلی که موجب عدم توازن جمعیت دختران و پسران آماده ازدواج گردیده و در نتیجه عامل افزایش آماری میلیونها دختر جوانی که در تجرد قطعی بسر می برند شده است وجود زنان مطلقه است. در ایران سالیانه ۱۴۰ هزار طلاق ثبت می شود و به آمار ۶ میلیونی مطلقه ها اضافه می شود در تهران یک پنجم ازدواج ها به طلاق منتهی می شود به عبارتی در هر ۱۰۰ ازدواج شاهد ۲۰طلاق هستیم و آمار شهرهای بزرگ کشور نیز در همین حدود است.
حال سئوال اینجاست به چه دلیل شما وجود میلیونها زن مطلقه را از دایره آمارمجردین کشور خارج می کنید و عمدا به حساب نمی آورید؟ زنان مطلقه بر اساس قائده عرضه و تقاضا هیچ تفاوتی با دختران دوشیزه ندارند و تاثیرشان در فزونی و کثرت آمار زنان مجرد یکی است. شاید شما با خود فکر کنید به همان میزان که زن مطلقه داریم مرد مطلق نیز در جامعه وجود دارد در پاسخ باید گفت مردان مطلق عمدتا به دلیل همان خصلت روحی که در بالا گفتیم غریزه خود را برطرف می کنند و کمتر به دنبال تجربه مجدد زندگی مشترک می روند چه بسا که علت طلاق نیز بخاطر مخالفت همسرشان با تعدد زوجات و یا ارتباط پنهانی موقت بوده پس سعی می کنند دوباره خود را با یک ازدواج دیگرمحدود نکنند اما این زنان مطلقه هستند که باز سرشان بی کلاه می ماند آن هم برای همیشه!
ادلّه دیگری نیز وجود دارد که برای پرهیز از طولانی شدن مطلب از بیان آن خود داری می کنم شاید برای وقتی مناسب آنها را نیز بیان نمایم. به هر حال باید پذیزفت که دلایل عدم توازن آمار دختران و پسران منحصر به آنچه که شما بیان نمودید نمی شود مضافا بر اینکه آنچه که شما به عنوان دلیل محیطی بر شمردید همواره باقی است چه بسا حکومت در شرایطی از تکثیر نسل جلوگیری کند و در شرایط دیگر آنرا توصیه نماید کما اینکه شاهد آن بودیم که در سال ۷۲ مجلس شورای اسلامی سیاست کنترل جمعیتی را به تصویب رساند و آنرا اجرایی نمود وتا سال ۹۰ ادامه پیدا کرد در سال ۹۱ تحلیلگران اجتماعی به این نتیجه رسیدند که ادامه شرایط فعلی به نفع جامعه نیست و با ادامه روند کنونی ، جامعه به سمت پیری پیش خواهد رفت پس حاکمیت شروع به توصیه به باروری زنان و کثرت نسل نمود در نتیجه همان اتفاقی که برای پیردختران دهه ۵۰ افتاد برای دختران آینده ما هم خواهد افتاد. مگر اینکه با فرهنگ سازی تعدد زوجات بتوانیم از بوجود آمدن میلیونی پدیده دوشیزه گان پیره زن(!)جلوگیری نمائیم.
در مورد توصیه شما به بالا رفتن سن ازدواج دختران و در نتیجه همسان سازی ازدواج برای برطرف نمودن مشکل عدم توازن آماری نیز موافق نیستم چه اینکه این نیز خود ظلم مظاعفی به زنان و دختران اجتماع است که در جای خود در آینده بدان خواهم پرداخت.

انشاءالله.